محاسبه فاکتور افزایش دز پرتوهای ایکس در تومور فرضی نشان دار شده با گادالونیوم، با استفاده از کد geant۴
نویسندگان
چکیده
زمینه و هدف: به منظور افزایش دز جذبی در ناحیه تومور، از روش فعال سازی فوتونی، با نشاندار کردن تومور به وسیله عناصر فعال ساز سنگین نظیر gd و تابش دهی آن با پرتوهای ایکس اورتو ولتاژ، استفاده می شود. در این روش، اثر فوتوالکتریک در ناحیه تومور غالب بوده که موجب افزایش دز موضعی خواهد شد. مواد و روش کار: در مدل طراحی شده بر اساس کد کامپیوتریgeant4 به منظور بررسی توزیع دز در نواحی مختلف بافت سالم و تومور فعال شده با عنصر گادالونیوم، چشمه پرتو ایکس به صورت تکفام، سطحی به شکل صفحه ای مدور به شعاع 15 میلیمتر و فانتوم (بافت سالم، تومور فرضی و آشکارسازها) به شکل مکعبی به ضلعcm 13 در نظر گرفته شد. ناحیه آشکار ساز به صورت یک مکعب مستطیل با ابعاد mm3 48×40×40 بود که از سطح فانتوم تا عمق mm 67/48 ادامه داشته و در امتداد محورهای x ,y, z تقسیم بندی شد. یافته ها: انرژی بهینه فوتون ها به منظور افزایش حداکثر فاکتور دز جذبی، در ناحیه توموری آغشته به عنصر گادالونیوم، 6/59 کیلو الکترون ولت است. یکنواختی دز در ناحیه ی تومور فرضی، با افزایش غلظت عنصر فعال ساز کاهش یافته لیکن بیشترین یکنواختی دز، در انرژی 5/106 کیلو الکترون ولت دیده می شد. تغییرات افزایش دز جذبی نسبت به غلظت عنصر فعالساز نشان میدهد که این تغییرات در محدوده غلظت mg/ml 8-1، از تابعی خطی پیروی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از شبیه سازی در این تحقیق، دز جذبی در ناحیه توموری پس از اضافه نمودن عنصر فعال ساز با قید غلظت عنصر فعال ساز و انرژی فوتون، به طور قابل ملاحظه ای نسبت به حالتی که تومور بارگذاری نشده است، بیشتر است.
منابع مشابه
محاسبه فاکتور افزایش دز پرتوهای ایکس در تومور فرضی نشان دار شده با گادالونیوم، با استفاده از کد Geant4
زمینه و هدف: به منظور افزایش دز جذبی در ناحیه تومور، از روش فعال سازی فوتونی، با نشاندار کردن تومور به وسیله عناصر فعالساز سنگین نظیر Gd و تابشدهی آن با پرتوهای ایکس اورتو ولتاژ، استفاده می شود. در این روش، اثر فوتوالکتریک در ناحیه تومور غالب بوده که موجب افزایش دز موضعی خواهد شد. مواد و روش کار: در مدل طراحی شده بر اساس کد کامپیوتریGeant4 به منظور بررسی توزیع دز در نواحی مختلف بافت سالم و تو...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمحاسبه نسبت دز قله به دره ناشی از پرتوهای ورقه ای ایکس با استفاده از اتاقک یونیزاسیون و کد شبیه سازی Geant4
مقدمه: تحقیقات انجام شده با تشعشعات ایکس سینکروترون نشان داده است که روش درمانی با میکرو باریکه های پرتو ایکس در معالجه تومورهای سرطانی مزایای منحصر به فردی دارد. تعیین توزیع دز و محاسبه پارامتر نسبت دز قله به دره در این روش، از مهم ترین مراحل طرح درمان می باشند. نسبت دز قله به دره، معیاری برای سنجش میزان نابودی سلول های سرطانی و حفظ سلول های سالم موجود در اطراف بافت تومور می باشد. مواد...
متن کاملافزایش دز جذبی در روش فعال سازی فوتونی در بافت نشاندار شده با طلا و لوتتیم
مقدمه: افزایش دز بافت های سرطانی و حفاظت از بافت های سالم یکی از مهم ترین چالش ها در رادیوتراپی می باشد. نشاندار کردن تومور با عناصر سنگین(با عدد جرمی بالا) در روش درمانی فعال سازی فوتونی(Photon Activation Therapy) می تواند دز ناحیه تومور را به صورت گزینشی نسبت به بافت های سالم مجاور افزایش دهد. در این تحقیق، اثر پارامترهای مختلف نظیر انرژی پرتوهای ایکس، نوع و غلظت عوامل فعال ساز، در توزیع دز ب...
متن کاملشبیهسازی مونتکارلو دز جذبی بافتهای نشاندار شده با نانو ذرات در پرتو درمانی ریز باریکهای با پرتوهای ایکس
یکی از مهمترین شاخصههای کیفیت درمان در روش پرتودرمانی ریز باریکهای (MRT)، نسبت دز قله به دره (PVDR) است. این پارامتر، معیاری برای سنجش میزان نابودی سلولهای سرطانی و حفظ سلولهای سالم موجود در ناحیهی تومور و اطراف آن میباشد. هدف از این تحقیق، مطالعهی تأثیر استفاده از نانو ذرات طلا و گادولینیم به عنوان عامل فعالساز در توزیع دز و پارامتر PVDR میباشد که در آن، پرتودهی بافت موردنظر با ریزبا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مجله دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالیجلد ۷، شماره ۱، صفحات ۲۷-۳۶
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023